تاریخ : شنبه, ۱۴ مهر , ۱۴۰۳ 2 ربيع ثاني 1446 Saturday, 5 October , 2024

مصطفی زمانی + مصاحبه با مصطفی زمانی

  • کد خبر : 375
  • 04 مهر 1395 - 16:19
مصطفی زمانی + مصاحبه با مصطفی زمانی

مصطفی زمانی (۳۰ خرداد ۱۳۶۱ فریدون‌کنار) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی می‌باشد. وی با سریال ۴۵ بخشی یوسف پیامبر به تلویزیون ایران معرفی شد و به شهرت رسید. نام: مصطفی زمانی زمینه فعالیت : بازیگر، مجری، گوینده تولد : ۳۰ خرداد ۱۳۶۱  فریدون‌کنار محل زندگی :  تهران ملیت :  ایرانی پیشه : بازیگری سال‌های فعالیت […]

مصطفی زمانی (۳۰ خرداد ۱۳۶۱ فریدون‌کنار) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی می‌باشد. وی با سریال ۴۵ بخشی یوسف پیامبر به تلویزیون ایران معرفی شد و به شهرت رسید.

نام: مصطفی زمانی

زمینه فعالیت : بازیگر، مجری، گوینده
تولد : ۳۰ خرداد ۱۳۶۱  فریدون‌کنار
محل زندگی :  تهران
ملیت :  ایرانی
پیشه : بازیگری
سال‌های فعالیت :  ۱۳۸۵ تا کنون
مدرک تحصیلی : کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی

زندگینامه مصطفی زمانی
مصطفی زمانی (۳۰ خرداد ۱۳۶۱ فریدون‌کنار) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی می‌باشد. وی با سریال ۴۵ بخشی یوسف پیامبر به تلویزیون ایران معرفی شد و به شهرت رسید.

با چهره آرام،‌ مثبت و ساده‌ای که داشت به خوبی می‌توانست در نقش یوسف پیامبر مقابل دوربین برود؛‌ اتفاقا برای همین نقش هم انتخاب شد. مصطفی زمانی از همان ابتدا استعداد خود را نشان داد و بازی او در نقش یوسف پیامبر آنچنان دیده شد که اولین بازی او به پله‌ای برای پرتاب تبدیل شد.

مصطفی زمانی در بازیگری تا آنجا پیش رفته که در توانست برای فیلم «جیب بر خیابان جنوبی» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و برای «قصه عشق پدرم» سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را از آن خود کند. بازی فوق العاده مصطفی زمانی در نقش «فرهاد» سریال «شهرزاد‌» بار دیگر چهره‌ای عاشق پیشه از او نشان داد.

قسمتی از گفتگو با مصطفی زمانی را در قسمت زیر بخوانید

جالب ترین شایعه ای که در مورد خودتان شنیده اید چه بوده؟
شایعه زیاد راجع به خودم شنیده ام، اما جالب ترین این است که می گویند ازدواج کرده ام. خیلی بامزه است… من خودم دلم می خواهد ببینمش.

قصد ازدواج ندارید فعلا؟
ازدواج به قصد نیست. می افتی توی ش. هر وقت شد می پریم.

تا به حال در رودربایستی مانده اید؟
چه نوع رودربایستی؟

هر نوع رودربایستی.
بیشتر فیلم هایی که بازی کرده ام را در رودربایستی بازی کرده ام.

مگر فیلمنامه را نمی خوانید؟
فیلمنامه را می خوانیم، اما بعد از اینکه وارد کار می شویم، می فهمیم چه خبر است! از نیت تا عمل خیلی فاصله هست.

کدام فیلم را بعد از اینکه بازی کردید، پشیمان نشده اید؟
خیلی فیلم بوده که پشیمان نشده ام. چند فیلم بود که آن هم پشیمانی نیست بیشتر از بازی در آن فیلم لذت نبرده ام و کیف نکرده ام.

تا به حال نقش کمدی به شما پیشنهاد شده است؟
نقش کمدی نه، اما موقعیت کمدی خوب، آره. نقش کمدی، بستگی به این دارد که چه نقشی باشد. چیزی که طنز در آن باشد را من خیلی دوست دارم، درواقع عاشقش هستم. ولی کاراکتری که خوشمزه باشد را نمی فهمم. چون در آن صورت باید براساس خوشمزگی هایی که مردم دوست دارند جلو برویم و در این صورت ساختارمان با هم نمی خواند.

مسر مصطفی زمانی, تصاویر مصطفی زمانی

مصطفی زمانی متولد ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ میباشد

یعنی خیلی با جنس کمدی های امروز سینما موافق نیستید.
قطعا همینطور است. یعنی خوشمزگی ذات آدم هاست و نمی شود اسم آن را سینمای کمدی بگذاریم.

چه فوبیایی دارید؟
نمی دانم… شاید فوبیای اینکه من را بشناسند.

چرا؟ مگر درونتان چطور است؟
ظاهرم خوشگل و پاک به نظر می رسد اما درونم خراب است و می ترسم مردم بفهمند و دستم رو شود.

خب پس کمی از شیطنت هایتان برای ما بگویید.
خودم را سر کار می گذارم. مثلا صبح از خواب بلند می شوم و می بینم هیچ دستم نیست، اما بعد می بینم چقدر این تصویر از من هست و با آن تصویرها خودم را گول می زنم و با آن حال می کنم.

عجیب ترین بیماری ای که به آن دچار شده اید چه بوده؟
دو سال پیش می خواستم روزه بگیرم. روز اول روزه گرفتن آپاندیسم ترکید. برایم اتفاق بامزه ای بود.

اگر تا آخر عمر فقط یک انتخاب برای غذا داشته باشید، چه غذایی را انتخاب می کنید؟
آخ آخ آخ… سوپ. عاشق نودل هستم. عشق است دیگر، فقط رشته داشته باشد کافیست. یعنی من می توانستم در دهات های چین هم زندگی کنم و مدام نودل بخورم.

اگر در فیلم «اره» به شما نقش بدهند و بگونید خودتان نوع مرگتان را انتخاب کنید، انتخابتان چه خواهدبود؟
مدلی که با همه خداحافظی می کنی و می بوسی و به رختخواب می روی. مرگ آگاهانه.

این که فیلم عاشقانه می شود نه فیلم «اره»!
مرگ سینمایی؟ مرگی را انتخاب می کنم که در «amour» برای بازیگر نقش زن انتخاب شد. کسی که دوستم دارد، خفه ام کند.

اسم خودتان را هم گوگل می کنید؟
نه بابا. البته یکی، دو بار عکس برای پاسپورت و این چیزها می خواستم، این کار را کرده ام. برای اینکه تا عکاسی نروم عکس پرتره با سرچ گوگل داده ام.

تا به حال اتفاق افتاده که کسی شما را اشتباه گرفته باشد و شما به رویش نیاورده باشید؟ یا حتی به رویش آورده باشید؟
نه. ولی پیش آمده است که سر صحنه فیلمبرداری با گریم های متفاوت من را نشناسند. مثلا من با گریمی متفاوت بوشهر بودم، بعد یک آقایی آمد و پرسید «این کیه اینجا داره بازی می کند؟» کلی با هم گپ زدیم و گفتم «همین پسره مصطفی زمانیه». اینطوری شده است که پنج دقیقه با کسی صحبت کنم راجع به خودم و حتی فحش هم به خودم بدهم، ولی آخرش متوجه می شده. سر کار نگذاشته ام، اما به صورت معمول اختلاط کرده ام.

مصطفی زمانی،عکس مصطفی زمانی

مصطفی زمانی با سریال یوسف پیامبر به تلویزیون معرفی شد و به شهرت رسید

اگر یکی به شما بگوید می خواهد حرف مهمی بزند و شما را کنجکاو کند ولی بعد بگوید ولش کن مهم نیست، با او چه کار می کنید؟
من خودم این شیطنت را برای کسانی که کنجکاو هستند دارم. یعنی اگر بدانم کنجکاو هستند، از قصد این کار را با آنها می کنم.

اگر کسی این کار را با خود شما بکند، چه کار می کنید؟
هیچی. وقتی خودم این رکب را به همه از کسی چنین رکبی نمی خورم. ولی ممکن است ادا دربیاورم و خواهش کنم بگوید که فکر کند حرفتان مهم است.

اگر به یک جزیره تبعید شوید و بتوانید پنج شی یا شخص را با خود ببرید، انتخاب تان چیست؟
اول یک موبایل می برم که اینترنتش فعال باشد، دوم چند کتاب می برم که نمی گویم  چه کتاب هایی است تا دستم رو نشود ولی معمولا رمان هایی که انسان محور باشد، یک اسلحه می برم که در مقابل حیوانات بتوانم از خودم دفاع کنم و یا اگر دیدم خودم از بقیه حیوانات، حیوان تر شده ام، خودم را بزنم. سه تا شی و حالا دو تا آدم. ترجیح می دهم زن داشته باشم که با خودم ببرم و آخری هم یک دوست خیلی عزیزی را با خودم می برم که بعد از بلاهایی که زنم بر سرم می آورد، با او درد دل کنم. اینطوری خوش می گذرد.

تا به حال در شرایط اضطراری، کار عجیبی انجام داده اید؟
من در شرایط عجیب و غریب گیر نکرده ام. البته یک بار رفتم پرتقال بدزدم، یاد می آید فرار کردیم و از دیوار پریدیم. یادم نیست، پرتقال بود یا گردو یا چیز دیگری، خیلی بچه بودم. آهان… بستنی بود. بستنی از مغازه مادربزرگم دزدیدم. فکر کنم چهار پنج سالم بود و شهرستان بودم. کشیک می دادیم، بعد مغازه دار خودش این طرف بود و بستنی هایش آن طرف. من و پسرخاله هایم هوس بستنی کیلویی کرده بودیم. پریدیم آن را برداشتیم و فرار کردیم، بعد از آن مامانم آمد و ما با سرعت دررفتیم. خیلی کتک بدی خوردم.

حالا بچه دار شوید، بچه تان را می زنید؟
نه. می گذارم هر کاری دلش می خواهد انجام دهد. حتی اگر خواست مدرسه نرود هم نرود. اصلا اجازه می دهم هر جا دلش می خواهد بزرگ شود. هوایش را دارم که خودش را نابود نکند، اما نمی گذارم برای چیزهای بی اهمیت خودش را ناراحت کند.

زمان کودکی، انرژی تان را چطور تخلیه می کردید؟
فوتبال بازی می کردم. گاهی اوقات هم می رفتم به رختخواب که خیالبافی کنم. این کار را خیلی دوست داشتم.

بامزه ترین خیالبافی ای که کرده اید، چه بوده؟
همین خریت بوده که می دانستم مشهور می شوم.

دور از جان، دوران بچگی تان از چه فیلمی می ترسیدید؟
من هنوز هم از فیلم گودزیلا و این ها می ترسم. فیلمی که یک جانور خزنده در آن بود می ترسیدم. اما الان از این فیلم هایی که سر و ته ندارد می ترسم. مثل خیلی از فیلم هایی که در ایران ساخته می شود و نمی توانم اسم ببرم. هر کسی یک جایش را می زند و می شود فیلمی که اثر همه عزیزان هست به جز کارگردان.

لینک کوتاه : https://gorush.ir/?p=375

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهند شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان های تورکی یا فارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهند شد.